رژیمصهیونیستی از سال 1948 تلاش اطلاعاتی سرسختانهای را در ایالاتمتحده آغاز کرده است. این تلاش به منظور نوسازی برنامه تسلیحات هستهای و تهیه تسلیحات متعارف و فوق مدرن برای این رژیم بوده است. در نتیجه اقدامات مذکور شرکتها و نهادهای آمریکایی، اطلاعات بسیار مهم و ارزشمندی را از دست دادهاند در حالیکه صنایع و شرکتهای نظامی رژیمصهیونیستی در بازار تسلیحاتی جهان توسعه چشمگیری یافتهاند. علیرغم آنکه کشورهای متعددی، مبادرت به انجام فعالیتهای جاسوسی علیه آمریکا میکنند اما رژیم صهیونیستی تنها رژیمی است که از محل کمکهای خارجی آمریکا، مخارج این عملیات را تأمین کرده است.
اهداف اساسی نیروهای اطلاعاتی رژیمصهیونیستی در آمریکا، عموماً عبارتند از؛ اهداف نظامی و دفاعی، صنایعی که کاربردی دوگانه (کاربرد نظامی و غیرنظامی) دارند و همچنین اهداف اقتصادی. این گزارش، گستره اهداف و آماج این فعالیتها، مکانیسمها و تاکتیکهای رژیمصهیونیستی و واکنش ضداطلاعاتی آمریکا را بررسی مینماید.
حسین قلجی1
مقدمه
رژیمصهیونیستی از سال 1948 تلاش اطلاعاتی سرسختانهای را در ایالاتمتحده آغاز کرده است. این تلاش به منظور نوسازی برنامه تسلیحات هستهای و تهیه تسلیحات متعارف و فوق مدرن برای این رژیم بوده است. در نتیجه اقدامات مذکور شرکتها و نهادهای آمریکایی، اطلاعات بسیار مهم و ارزشمندی را از دست دادهاند در حالیکه صنایع و شرکتهای نظامی رژیمصهیونیستی در بازار تسلیحاتی جهان توسعه چشمگیری یافتهاند. علیرغم آنکه کشورهای متعددی، مبادرت به انجام فعالیتهای جاسوسی علیه آمریکا میکنند اما رژیم صهیونیستی تنها رژیمی است که از محل کمکهای خارجی آمریکا، مخارج این عملیات را تأمین کرده است.
اهداف اساسی نیروهای اطلاعاتی رژیمصهیونیستی در آمریکا، عموماً عبارتند از؛ اهداف نظامی و دفاعی، صنایعی که کاربردی دوگانه (کاربرد نظامی و غیرنظامی) دارند و همچنین اهداف اقتصادی. این گزارش، گستره اهداف و آماج این فعالیتها، مکانیسمها و تاکتیکهای رژیمصهیونیستی و واکنش ضداطلاعاتی آمریکا را بررسی مینماید.
|
رژیمصهیونیستی نمونه منحصر به فردی در این حوزه میباشد. چرا که از میان دهها کشوری که از نگاه ارزیابیهای مرکز حفاظت اطلاعات ملی(NACIC) علیه منافع آمریکا فعالیت اطلاعاتی میکنند، تنها کشوری است که متحد استراتژیک آمریکا نامیده میشود.(1)
مرکز حفاظت اطلاعات ملی، واحدی میان سازمانی است که مواردجاسوسی را بخصوص در
حوزه اقتصادی و صنایع نظامی تحت نظر دارد و درصدد جلوگیری و طرح گزینههای مقابله و حفاظت اطلاعات میباشد. این نهاد با بخش خصوصی، نهادهای فدرال و همچنین شورای روابط خارجی همکاری دارد. طبق گزارشهای سالانه این نهاد، 90 درصد از اطلاعات جمعآوری شده از آمریکا توسط کشورهای: چین، کوبا، فرانسه، آلمان، ایران، اسراییل، ایتالیا، ژاپن، روسیه، کره جنوبی، سوئد و تایوان انجام گرفته است.(2) هر چند نیمی از کشورهای یاد شده، متحد ایالات متحده هستند اما وجه تمایز رژیمصهیونیستی در این است که سرویسهای اطلاعاتی و نظامی دو طرف روابط بسیار نزدیکی با هم دارند و نیز صنایع نظامی رژیمصهیونیستی پیمانها و ارتباطات بسیار نزدیکی با شرکتهای دفاعی آمریکایی دارند. با این وجود، رژیمصهیونیستی عملیات کسب اطلاعات را تا وسعت زیادی در آمریکا پیگیری مینماید که عمده اهداف آن عبارتند از توسعه برنامه تسلیحات هستهای و مدرنیزاسیون موشکهای استراتژیک به عنوان سیستمهای حمل این تسلیحات. رژیمصهیونیستی تفاوت دیگری هم با سایر کشورها دارد و آن اینکه هیچ کدام از کشورهای فوق از «روابط خاص» و بیهمتایی که این رژیم با آمریکا دارد برخوردار نیستند. هیچ یک از کشورهایی که در آمریکا جاسوسی سیستماتیک انجام میدهند- حتی کشورهای دوست مانند تایوان، سوئد و کره جنوبی- از کمکهای خارجی بلاعوض آمریکا برای عملیات اطلاعاتی و جاسوسی علیه این کشور استفاده نمیکنند. هیچ یک از کشورهای موجود در لیست NACIC به اندازه رژیمصهیونیستی با لایههای درونی سیستم سیاسی آمریکا روابط صمیمانه ندارند و هیچ یک به مانند این رژیم حمایت سیاسی استواری از سوی کنگره دریافت نمیکنند.
الف) روندجاسوسی رژیمصهیونیستی در آمریکا
جاسوسی رژیمصهیونیستی با کمک برخی از یهودیان آمریکا طی دهههای 1940 و 1950 به صورت پنهانی و زیرزمینی جریان داشت،(4) اما تلاش سیستماتیک برای کسب و جمعآوری اطلاعات فنی، نظامی و علمی به سال 1960 یعنی زمانی که وزارت دفاع رژیمصهیونیستی سازمانی به نام «ادارة مأموریتهای ویژه» (LAKAM) را بوجود آورد، باز میگردد.(5) «اداره مأموریتهای ویژه» به زودی تبدیل به شبکه تعمیق اطلاعات فنی و تکنیکی با هدف تقویت صنایع دفاعی رژیم صهیونیستی شد. به گفته کارشناسان طی جنگ سرد، رژیمصهیونیستی تبدیل به دومین دولتی شد که بیشترین فعالیت جاسوسی را در ایالات متحده آمریکا انجام میداد. سازمان سیا در سال 1996 در گزارشی که به صورت عمومی منتشر ساخت، رژیم صهیونیستی و فرانسه را به عنوان کشورهایی که «به طور گسترده مشغول جاسوسی در آمریکا هستند» معرفی کرد. همچنین طبق گزارش «اداره بازرسی کل آمریکا»(GAO)، رژیمصهیونیستی در میان کشورهای دوست، تهاجمیترین عملیات جاسوسی را علیه آمریکا هدایت میکند. در ادامه این گزارش آمده است که این رژیم، فعالیتهایی را با کنترل دولت در حوزه سرقت اطلاعات طبقهبندی شده راجع به تکنولوژیهای حساس نظامی و اطلاعات اقتصادی مهم انجام میدهد.(6)
براساس اعلام جامعه اطلاعاتی آمریکا، انگیزههای رژیمصهیونیستی عبارتند از: تقویت پایههای صنایع بخصوص صنایع نظامی این رژیم، فروش اطلاعات و مبادله اطلاعات با سایر کشورها از جمله چین به منظور کسب سود یا اطلاعات و سرانجام ارائه اطلاعات به برخی کشورها برای ایجاد ارتباطات سیاسی و نفوذ در آنها.(7)
ایالات متحده و رژیمصهیونیستی در سال 1951 توافق کردند درباره یکدیگر جاسوسی نکنند. اما این توافق به کرات و به انحای مختلف توسط رژیمصهیونیستی نقض شد. تا آنجا که دامنة فعالیتهای جاسوسی این رژیم به سازمانها و نهادهای اطلاعاتی و امنیتی آمریکا بخصوص FBI کشیده شده و باعث بیاعتمادی به این نهادها گردید.(8) چنین فعالیتهای وارد حوزههای بسیار حساس امنیتی نیز شده است. پرونده جاناتان پولارد در سال 1985 که روابط دیپلماتیک و همکاریهای امنیتی و اطلاعاتی را تحتتأثیر قرار داد، از این جمله است. با این وجود، هیچ وقت این مسایل روابط استراتژیک امنیتی آمریکا را با این رژیم به طور عمیق تحتتأثیر قرار نداده است. امروزه، در عمل روابط امنیتی- اطلاعاتی میان این دو نزدیکتر از هر زمان دیگری است. توافقنامه امنیتی ضدتروریسم که در سال 1996 به امضا رسید و کمکهای مالی آمریکا به رژیمصهیونیستی برای راهاندازی سامانة موشکهای بالستیک، از مصادیق نزدیکی روابط امنیتی و نظامی است.(9)
ب) آماج و اهداف فعالیتهای جاسوسی رژیمصهیونیستی
1) صنایع نظامی
صنایع نظامی رژیمصهیونیستی گستردگی وسیعی دارد که هم کیفیت آن، هم تنوع و هم توان رقابت شرکتهای تسلیحاتی مختلف این رژیم، مرهون فعالیتها و عملیات جاسوسی این رژیم در صنایع نظامی کشورهای مختلف بخصوص آمریکا است. برخی از اهداف فعالیتهای جاسوسی رژیمصهیونیستی در مورد صنایع نظامی آمریکا شامل موارد زیر بوده است: صنایع تولید لوله توپ، تولیدات روکش موشک، سیستمهای دورسنج در موشک و هواپیما، سیستمهای ارتباط هوایی و غیره.(10) یکی از مصادیق این امر، پرونده «ریکون»(Ricon) است. ریکون شرکت تولید تجهیزات مراقبت هوایی و وابسته به پنتاگون و جامعه اطلاعاتی آمریکا است. در سال 1986 مأموران امنیتی ریکون، 3 افسر نیروی هوایی رژیمصهیونیستی را در حال سرقت 50 هزار صفحه از اسناد فنی که مربوط به اطلاعات بسیار حیاتی شرکت بود، دستگیر کردند. پس از تحقیقات معلوم شد، این افراد حداقل به مدت یکسال از جواز عبور خود- که طی موافقتنامهای دوجانبه بدست آورده بودند- سوءاستفاده کرده و اسناد مهم شرکت را به شرکتی اسراییلی به نام «ال اوپ» یا «الکترو اوپتیکس» منتقل کردهاند. فناوری به سرقت رفته از شرکت ریکون مبنای اصلی و پایه اساسی پروژه افق-3 یعنی اولین ماهواره جاسوسی رژیمصهیونیستی را تشکیل داد.(11)
پرونده دیگری که در این حوزه اهمیت زیادی دارد، پرونده F16 میباشد. براساس این پرونده چند فرد اسراییلی که اسناد طبقهبندی شده طرحهای هواپیمای F16 را در اختیار داشتند، دستگیر شدند. پروندههای بسیار دیگری از جمله سرقت اطلاعات مربوط به فناوری بمب خوشهای، فناوری ساخت لولههای 120 میلیمتری تانک و همچنین اقدام مدیر «شرکت بینالمللی کاربرد علوم» در انتقال فناوری موشکی آمریکا به رژیمصهیونیستی و یا تلاش برای سرقت اطلاعات فناوری بسیار پیشرفتهRPV یا سیستم کنترل از راه دور در تجهیزات نظامی نیز در این خصوص قابل اشاره هستند.(12) گزارشهای دولتی آمریکا نشانگر این مطلب است که دامنه و گستره جاسوسی رژیم صهیونیستی پس از جنگ سرد ابعاد وسیعتری به خود گرفته است. برای مثال در سال1997 فردی به نام دیوید تننبام (David Tenenbaum) کارمند ستاد فرماندهی توپخانه و تانک سازی ارتش آمریکا (TACOM) به جرم افشای اطلاعات طبقهبندی شده، دستگیر شد. طبق تحقیقات FBI روشن شد این فرد اطلاعاتی راجع به سیستمهای دفاع موشکی، قالبهای ساخت تجهیزات توپخانه و غیره را به مدت 10 سال به افراد اسراییلی منتقل ساخته است. مصرفکنندگان این اطلاعات بیشتر شرکتهای اسراییلی مازلوت(Mazlot) و البیت(Elbit) بودهاند.(13)
2) تسلیحات هستهای و سامانه موشکی
در سیا و جامعه اطلاعاتی آمریکا، اعتقادی راسخ وجود دارد که در دهه 1960 سازمان اطلاعاتی اسراییل 200 پوند (90 کیلوگرم) اورانیوم بسیار غنی شده (که غنای آن تا حد استفاده در ساخت سلاح بوده است) را از «شرکت تجهیزات مواد هستهای»(NUMEC) در آپولوی پنسیلوانیا ربوده است.(14) یکی از مأموران سیا در گزارش خود نوشته است، NUMEC از ابتدا در خدمت اسراییل بوده است. وقتی این گفته منطقیتر به نظر میرسد که میبینیم این شرکت خصوصی در مالکیت «زلمان مردخای شاپیرو» یکی از اعضای فعال سازمان صهیونیستی آمریکا بوده است.(15) پرونده NUMEC بارها توسط سیا، افبیآی، کمیته امنیتی کنگره و... بررسی گردید اما اسناد آن هرگز از حالت طبقهبندی شده، خارج نشد.
مصداق دیگر در می سال 1985 اتفاق افتاد. در این پرونده «ریچارد اسمیت» یکی از یهودیان آمریکا متهم به انتقال 810 چاشنی انفجار بمب هستهای شد، ولی با پرداخت 100 هزار دلار، آزاد و از محاکمه گریخت. وی بعدها به تابعیت رژیمصهیونیستی درآمد.(16) جاسوسی، دزدی اطلاعات، خرید دانشمندان و عملیات مخفی (مانند همکاری با آفریقای جنوبی در آزمایش هستهای) راهبردهای اساسی دستیابی به فناوری هستهای و موشکی توسط رژیمصهیونیستی بوده است. با این وجود مسئله اساسی در همکاری نظامی میان آمریکا و رژیمصهیونیستی نهفته است. با وجود حوزههای تعامل دو طرف همچون پروژه موشکی آرو، رژیمصهیونیستی حفرهای برای فعالیتهای جاسوسی و کسب تکنولوژیهای موشکی و هستهای از طریق غیرقانونی بدست میآورد. نکته دیگر بازدیدها و ملاقاتهای دانشمندان هستهای و موشکی رژیمصهیونیستی از تأسیسات آمریکا است. طبق گزارشهای رسمی، چند مورد از سرقت اطلاعات نظامی حاصل بازدیدهای رسمی و سفرهای علمی دانشمندان رژیم صهیونیستی به تأسیسات نظامی و آزمایشگاههای آمریکا بوده است.(17) گزارش GAO در رابطه با امنیت صنایع نظامی، به آمریکا توصیه میکند از بازدیدهای کنترل نشده از تأسیسات مهم، حتی از سوی همپیمانان جلوگیری به عمل آید. از آنجا که تسلیحات استراتژیک رژیمصهیونیستی بیش از پیش متکی بر فناوریهای پیشرفته مانند کنترل ماهوارهای و دیجیتالی میشود، لذا جاسوسی و کسب اطلاعات در این حوزه نیز در محور فعالیتهای سازمان اطلاعات رژیمصهیونیستی قرار میگیرد.(18)
ج) مکانیسمها و تاکتیکهای کسب اطلاعات
جاسوسی و عملیات اطلاعاتی رژیمصهیونیستی در آمریکا (همانند سایر کشورها) از چند تاکتیک تبعیت میکند که عبارتند از: فرآیند فریب توسط مقامات اسراییلی، انجام مأموریتهای خرید، استفاده از تعهد دوگانه یهودیان آمریکا(Dual Loyality)، بده بستان اطلاعاتی با سایر دوستان آمریکا و سوءاستفاده از بازدیدهای رسمی و علمی در قالب موافقتنامههای نظامی و امنیتی.(19)
به طور خلاصه، پرونده «رامی دوتان» ژنرال رژیمصهیونیستی که در سال 1991 به فریب و کلاهبرداری از شرکت جنرال الکتریک متهم شد و پرونده «استیندلر» که از همکاری نظامی آمریکا- اسراییل سوءاستفاده کرده بود، از مصادیق این تاکتیک است. در کنار موارد فوق تعداد بیشماری عملیات و کنشهای فریبکارانة مقامات ارشد نظامی رژیمصهیونیستی بخصوص در ردههای بالا قابل اشاره است.(20)
مأموریتهای خرید اطلاعات توسط عاملین رژیمصهیونیستی به طور سیستماتیک از سال 1952 آغاز شده است چرا که از این سال آمریکا به عنوان طرف اصلی فروش تسلیحات به رژیمصهیونیستی مطرح شد. به موازات خرید مجاز تسلیحات، خرید غیرمجاز و غیرقانونی اطلاعات نظامی نیز توسط افسران نظامی و مقامات دفاعی این رژیم و حتی دانشجویان یهودی شاغل به تحصیل در آمریکا آغاز گردید. «مأموران خرید» یعنی کسانی که در برنامه غیرقانونی اطلاعات نظامی حضور داشتند، معمولاً بیشتر و زودتر از مسئولان واشنگتن در جریان ابتکارات و اختراعات دانشمندان نظامی و دفاعی آمریکا در حوزههای استراتژیک قرار میگرفتند. دستیابی رژیمصهیونیستی به تکنولوژی بمبهای خوشهای از نتایج این تاکتیک بوده است.(21)
هیچ تاکتیکی مانند تعهد دوگانه یهودیان آمریکا موجب خدشه به امنیت ملی این کشور نشده است. پرونده «جاناتان پولارد» در فناوری هستهای و دیوید تننبام در سال 1997 مصادیق یهودیان معتقدی است که بیشائبه در خدمت صهیونیسم هستند، تا آنجا که این وضعیت، یهودیان ساکن آمریکا را نسبت به ایجاد ذهنیت خصمانه در میان مردم آمریکا، نگران ساخته است.
فعالیتهای اطلاعاتی رژیمصهیونیستی با استفاده از یهودیان آمریکا به اندازهای گسترش یافت که در سال 1996 منجر به تصویب قوانینی در این رابطه گردید و نیز وزارت دفاع آمریکا به همراه جامعه اطلاعاتی و سرویس تحقیقات دفاعی آمریکا در گزارشها و تحقیقات ضداطلاعاتی خود، پروفایلی به نام اسراییل ایجاد کردند. این تیم تخصصی سرویس تحقیقات دفاعی، طی اطلاعیهای اعلام کرد: «تلاشهای بسیار موفق اسراییل برای جمعآوری اطلاعات در ایالات متحده با استفاده از حربههای نژادی و قومیتی و پیوندهای محکم ساکنان آمریکا با اسراییل به پیش رانده میشود. اسراییلیها تلاش میکنند از پیوندهای مذهبی و نژادی یهودیان آمریکا استفاده کرده و اسراییل این تکنیک را مکرراً مورد استفاده قرار داده است.»(22) FBI و سیا نیز پیشتر از این مسئله آگاهی داشتهاند. به عنوان مثال، سیا در گزارشی مینویسد: «اطلاعات اسراییل به شدت وابسته به سازمانها و انجمنهای مختلف یهودی بینالمللی است.»(23) در عمل، یهودیان زیادی در سطوح بالای ساختار امنیتی آمریکا، مشغول به فعالیت هستند و اغلب آنها منافع رژیمصهیونیستی را بر منافع ایالاتمتحده ترجیح میدهند.
تکنیکهایی همچون؛ مبادله اطلاعاتی و بده بستان با سایر کشورها که اطلاعات مورد نیاز رژیمصهیونیستی را دارند و نیز کسب اطلاعات در دیدارها و بازدیدهای پیشبینی شده از تأسیسات و آزمایشگاهها و سرانجام تاکتیک خرید اطلاعات از دانشمندان و تکنسینهای کشورهای دیگر که دسترسی به اطلاعات موردنظر دارند، امروزه کاربرد فراوانی در موساد یافته است. برای مثال کسب اطلاعات از تکنسینهای روس حاضر در عراق یا فرانسوی حاضر در سوریه یا دانشمندان ژاپنی حاضر در آمریکا از تکنیکهای پرکاربرد و در عین حال خطرناک برای کشورهایی است که حجم بالای دانشمندان خارجی در تأسیسات آنها رفت و آمد دارند.
د) واکنش آمریکا به جاسوسی رژیمصهیونیستی
شاون توینگ (Shawn Twing) در مقاله خود تحت عنوان «پنتاگون، جاسوسی اسراییلی و انتقال غیرقانونی تکنولوژی به اسراییل» که در نشریه (Defense and Intelligence) چاپ شده مینویسد: گزارش اداره بازرسی کل (General Accounting Office) نشان میدهد که کنگره از حجم جاسوسی و عملیات اطلاعاتی اسراییل در ایالات متحده آگاه بوده اما تاکنون اقدامی علنی توسط حکومت آمریکا در پاسخ به آن صورت نگرفته است».(24)
گزارش اداره اطلاعات نیروی دریایی تحت عنوان «چالشهای جهانی علیه جنگافزارهای نیروی دریایی» جزء معدود گزارشهای رسمی است که به روشنی بیان میدارد رژیمصهیونیستی تکنولوژی نظامی بسیار حساس و حیاتی آمریکا را به چین ارائه کرده است اما مقامات رسمی آمریکا همیشه از اعلان رسمی و انتشار گزارشها در این باره پرهیز میکنند.(25) مقالهای تحت عنوان «متحدین و جاسوسی» که در نشریه معتبر (Janes Intelligence) چاپ شده، اظهار میدارد؛ گزارش FBI که در 4 مارس 2002 منتشر شده، جاسوسی تعداد زیادی از دانشجویان اسراییلی مقیم آمریکا را تأیید کرده، اما هیچ پاسخ مناسبی به این متحد نزدیک آمریکا داده نشده است.(26) سؤالی که به ذهن متبادر میشود اینست که چرا شاهد سستی در حفاظت اطلاعات آمریکایی در مقابل عملیات اطلاعاتی اسراییلی میباشیم؟ در این رابطه میتوان از 4 فاکتور نام برد که باعث جلوگیری از ارائه پاسخ و واکنشی مقتضی از سوی آمریکا به رژیمصهیونیستی شده است. اول شائبه رنجاندن یک متحد استراتژیک، دوم حمایت و حفاظت بیش از حد کنگره از رژیمصهیونیستی، سوم پیوندها و مبادلات استراتژیک ویژه میان دو کشور و چهارم اینکه قانون ضدجاسوسی مصوب 1996 که افراد را مجازات کرده و گنهکار میداند نه کشورها را.
آمریکا در موارد مختلفی نشان داده این فعالیتها نمیتواند باعث کاهش روابط این کشور با متحدش باشد. این امر درباره سایر کشورها هم مصداق دارد. به عنوان مثال، در پرونده روبرت کیم (Robert Kim)، یک کرهای تبعه آمریکا که اسناد طبقهبندی شده نیروی دریایی را در سال 1997 به کره جنوبی منتقل ساخت، شاهدیم که روابط استراتژیک دو کشور هیچ صدمهای ندید.(27)
مسئله دیگر اینکه، نمایندگان کنگره هر از چند گاهی کشورهای فرانسه یا ژاپن را به جرم «متحدینی که اطلاعات میدزدند» محکوم میکنند اما چنین کنشی در برابر رژیم صهیونیستی معمولاً در پرده و خفا باقی میماند. کنگره بدلیل قدرت لابیهای صهیونیستی، منافع رژیمصهیونیستی را تأمین کرده و آنرا از خطر هرگونه اتهام نقض قوانین ایالات متحده دور نگاه میدارد. در پرونده ریکون اپتیکال شاهدیم که کمیته به وضوح از ایستادن در برابر رژیمصهیونیستی پرهیز نموده و علت آن هم نفوذ بسیار اعضای سازمان صهیونیستی آمریکا در میان اعضای کمیسیون امنیتی است.(28)
روابط استراتژیک رژیمصهیونیستی با ایالات متحده از همان روزهای آغازین پیدایش رژیمصهیونیستی شکل گرفته است. در دهه 1980، این روابط از نظر وسعت و عمق بسیار گسترده شد و در دوره کلینتون با مشارکت در عملیات ضدتروریسم و برنامههای موسوم به تحقیقات دفاعی و ارائه سیستم اعلام خطر ماهوارهای به رژیمصهیونیستی و سرمایهگذاری در برنامه موشکی و ضدموشکی آرو به اوج خود رسید. افزون بر این، ایالات متحده نشان داده است که دیر یا زود رژیمصهیونیستی را از پیشرفتهترین تکنولوژیهای خود بهرهمند خواهد ساخت و سرقت اطلاعات نظامی فقط دسترسی به آنها را تسریع میکند.
سرانجام اینکه هر چند در قانون مبارزه با جاسوسی مصوب سال 1996 مجازات و تعقیب قضایی جاسوسان تسهیل گردیده اما نوک پیکان مجازاتها متوجه اشخاص است نه دولتها. هیچ مکانیسمی همچون تحریم دولتها، مجازات قضایی بینالمللی، تشکیل دادگاه بینالمللی صالحه و.... پیشبینی و توصیه نگردیده است، در حالی که دولتها، ذینفع اصلی اطلاعات نظامی هستند و مهمتر اینکه دوستان و متحدان مهمترین جاسوسان هستند. در سال1997 در پرونده «مگا» (Mega) که طی آن، اطلاعات حساس دیپلماتیک به رژیمصهیونیستی منتقل شد، ابتدا اعتراضاتی نسبت به این رژیم مطرح شد اما به محض آنکه تأثیرات منفی این اعتراضات متوجه روابط دو کشور گردید مسئله مذکور به تدریج به فراموشی سپرده شد.
نتیجهگیری
فعالیتهای اطلاعاتی و جاسوسی رژیمصهیونیستی در آمریکا بخشی از «بازی دولتها» است. اما آنچه باعث جلب توجه کارشناسان گردیده، تعاملات استراتژیک و پیوندهای محکم دو طرف و کمکهای بیشمار سیاسی، مالی و اقتصادی آمریکا به رژیمصهیونیستی است که بخش اعظم آن به صورت خرید اطلاعات حساس و فعالیتهای اطلاعاتی علیه آمریکا به مصرف میرسد. افزون بر اینکه هیچ کشور خارجی به اندازه رژیمصهیونیستی از حمایت مجموعهها و لابیهای مذهبی، نژادی و اقتصادی آمریکایی برخوردار نیست، تا جاییکه لابیهای صهیونیستی به صورت آشکار در مبارزات انتخاباتی این کشور وارد شده و حتی کاندیداها سعی در جذب همراهی آنها دارند.
با این همه نگرانی اصلی در رفتار اطلاعاتی رژیمصهیونیستی نیست بلکه در حفاظت اطلاعات یا ضداطلاعات آمریکایی است؛ یعنی ذهنیتی که نخبگان سیاسی ایالات متحده از آن تبعیت میکنند، تعهدی که به روابط ویژه با رژیمصهیونیستی دارند و رفتار بوروکراسی امنیتی در قبال پروندههای جاسوسی رژیمصهیونیستی. این تعامل خاص در درجه اول موجب تحمیل ضررهای هنگفتی، به صنایع نظامی آمریکا در بازار رقابت بینالمللی میشود. در نتیجه این وضعیت و از نظر رژیمهای منع گسترش و تکثیر سلاحهای کشتارجمعی، شاهد تشکیل بازارهای سیاه و گسترش غیرقابل کنترل تسلیحات کشتارجمعی خواهیم بود. افزون بر اینکه از منظر امنیت بینالمللی نیز توسعهطلبیهای رژیمصهیونیستی موجب برهم خوردن موازنه نظامی در برخی مناطق جهان از جمله خاورمیانه شده است. همچنین اشاعه تسلیحات و فناوریهای استراتژیک از حوزه غیررسمی ممکن است منجر به دستیابی گروهها و بازیگران غیردولتی و تروریستی به آنها گردد و شاهد ظهور «تروریسم استراتژیک» باشیم.
پینوشتها
1-National Counterintelligence
Center, Annual Report to Congress on Foreign Collection and
Espionage,p.2
(www.fas.org/sgp/crs/Mideast/IB85066.pdf)
2- Ibid
3- Duncan Clarke, Israel's
Economic Espionage in The
United States, Journal of
Palestine Studies, No,4, Summer
1998,P.20
4- یان بلک و بنی موریس، جنگهای نهانی اسراییل، تاریخ دستگاه جاسوسی اسراییل، ترجمه، جمشید زنگنه، صص250-300
5- همان ص 284
6- Duncan Clarke,op. cit,p.21
7- GAO,Defense Industrial
Security ,pp 22-23
(www.gao.gov/archive/1996/ns96964-Pdf)
8- Duncan Clarke,op cit,p.22
9-Clyde Mark,Israel:U.S.Foreign
Assistance, Congressional
Research Service, CRS, 1997
(www.fas.org/man/crs/IB822008. Pdf).
10- GAO,op.cit,p.1
11- Duncan Clarke,op.cit,pp.
10-22
12- Ibid
13- NCIC,op.cit,pp.10-12
14- Duncan Clarke,op.cit,p24
15- Ibid
16- Ibid
17- GAO,Defense Industrial
Sercurity, op.cit; P.30-33
18- Ibid
19- GAO,op.cit,p.35; Duncan
Clarcke,op.cit.p23
20- Ibid
21- GAO, Military Sales to
Israel and Egypt:U.S. Needs
Stronger Controls Over Financed
Procurement,NSIAD-93-84 (www.gao.gov/archive/1996/ ns96064.pdf).
22-www.usdoj.gov/criminal/ cybercrime/ EEAleghist.htm
23-www.loyola.edu/dept/Politics/ inter/p1104229.pdf
24-www.wrmea.com/ backissues/o496/9604014.htm
25-Ibid
26- Janes Security News,Allies and
Espionage,Janes Intelligence, 13
March2002.
(www.Janes.com/security/international-Security/news/jid020313-1-n.shtml)
27-Duncan Clarcke,op.cit,p29
28- Ibid