مروری بر فرآیند خصوصی‌سازی در رژیم‌صهیونیستی

 خصوصی‌سازی به مثابه یکی از مهمترین اقدامات در جهت حرکت به سمت اقتصاد باز است. اقتصادهای نوپایی چون رژیم‌صهیونیستی که در ابتدای مراحل توسعه یافتگی، بار سنگین فرایند توسعه را به دوش دولت می‌گذارند، به ناچار با قبول ناکارایی سیستم دولتی در اداره اقتصاد، اقدام به واگذاری شرکت‌های دولتی می‌کنند. البته قبل از این واگذاری‌ها، بایستی اقداماتی در جهت آزادسازی بازارهای داخلی و خارجی و نیز کاستن تنظیمات کنترلی، توسط دولت انجام پذیرد.

بعد از آنکه درک از لزوم خصوصی‌سازی حاصل شد، تعیین مراحل، نحوه عمل و نظارت بر آن، اهمیت اساسی پیدا می‌کند. در این مقطع، اکثر دولت‌ها، نمره پایینی کسب می‌کنند. در رابطه با خصوصی‌سازی در رژیم‌صهیونیستی نیز این تجربه در مراحل اولیه، عملکرد نسبتاً رضایت بخشی داشت، اما در مورد مراحل بعدی آن انتقاداتی بر فرآیند خصوصی‌سازی وارد است که در این گزارش موردبررسی قرار می‌گیرد.

ادامه مطلب ...

مصالحه در داخل، آتش‌بس با خارج

 ریشه تحولات اخیر فلسطین را باید در پیروزی جنبش حماس در انتخابات پارلمانی 2006 پی‌گیری کرد. پس از پیروزی حماس در انتخابات پارلمانی 2006 و تشکیل دولت اسماعیل هنیه بدون مشارکت فتح و دیگر گروههای فلسطینی در مارس 2006، اختلافات سیاسی میان دو جنبش فتح و   حماس بر سر کیفیت مواجهه با رژیم ‌صهیونیستی به اوج خود رسید. این اختلافات به تدریج به خشونت کشیده شد و در نهایت منجر به درگیری خونین بین اعضای دو جنبش  گردید.

تداوم اختلافات میان گروههای اصلی فلسطینی همزمان با تحریمهای بین‌المللی و تشدید فشارهای سیاسی، اقتصادی و نظامی رژیم صهیونیستی باعث گردید تا رهبران گروههای فلسطینی برای حل اختلافات و خروج از این وضعیت به مذاکره و گفتگو بپردازند. رژیم صهیونیستی نیز برای به زانو در آوردن حماس، حملات نظامی خود را افزایش داد و نوار غزه را به محاصره خود درآورد. حماس علی‌رغم مخالفت اصولی با هرگونه شناسایی رژیم‌صهیونیستی، در ماههای اخیر مذاکره غیرمستقیم با رژیم‌ مذکور را برای پذیرش آتش‌بس، به عنوان راهی بر کاهش درد و رنج ملت فلسطین در نوارغزه، پذیرفته است. در این راستا حماس برای پایان دادن به محاصره غزه، مذاکراتی را- که بیشتر با واسطه مصر انجام گرفته – با رژیم‌صهیونیستی انجام داد و در نهایت منجر به امضاء توافق آتش‌بس بین طرفین گردید.

به علاوه کشورهای اروپایی نیز که از تحریم جنبش حماس در دو سال اخیر به نتیجه‌ای نرسیده‌اند نشانه‌هایی از ضرورت تعامل با این جنبش را در سیاستهای خود بروز داده‌اند. نوشتار حاضر به منظور ارزیابی عملکرد و مواضع دو جنبش بزرگ فلسطینی، فتح و حماس در قبال مسائل فراروی اراضی اشغالی تهیه و تدوین گردیده است.

ادامه مطلب ...

نقش انرژی در روابط سه‌جانبه اسراییل، آذربایجان و ترکیه

 ظهور روابط دوستانه میان اسراییل، ترکیه و آذربایجان در دهه 1990، نه تنها واقعیت‌های ژئوپلیتیک جدید منطقه در دوره پس از جنگ سرد را منعکس کرد بلکه همچنین آگاهی از نقصان منابع اولیه و آب و چالش‌های پیش‌روی هر یک از این کشورها را افزایش داد. علی‌رغم توجه بسیاری از کارشناسان به ظهور ائتلاف سه‌گانه اسراییل، ترکیه و آذربایجان در دورة پس از جنگ سرد، مسئلة امنیت انرژی به عنوان یک موضوع دائمی در این روابط عمدتاً ناشناخته باقی ماند.(1) به موازات افزایش رقابت برای دستیابی به منابع انرژی مطمئن در دهه‌های اخیر و در آینده‌ای قابل پیش‌بینی، تأثیر امنیت انرژی بر سیاست خارجی به توجهی ویژه نیاز دارد.

این مقاله نقش اهمیت روزافزون امنیت انرژی را در تشکیل ائتلاف استراتژیک بین اسراییل، ترکیه و آذربایجان بررسی می‌کند.(2) به منظور انعکاس شایسته این پیچیدگی در دوره پس از جنگ سرد، مفهوم امنیت فراتر از امنیت نظامی صِرف، در نظر گرفته می‌شود و این مفهوم بسط یافته جدید، شامل امنیت انرژی، محیطی و امنیت آب می‌شود.

 

ادامه مطلب ...

نقش انرژی در روابط سه‌جانبه اسراییل، آذربایجان و ترکیه

 فروپاشی شوروی و پیدایش جمهوری‌های تازه استقلال‌یافته در حاشیه دریاچه خزر با کشف منابع انرژی در این منطقه مصادف شد. اگرچه برخی از تحلیلگران معتقدند که درباره میزان ذخایر انرژی خزر، اغراق شده، اما از آغاز دهه 1990، هجوم کمپانی‌های نفت و گاز به این منطقه آغاز شد و اسراییل که به علت نبود ذخایر زیرزمینی و نداشتن رابطه مناسب با اعراب، همواره برای تأمین‌انرژی، در مضیقه بوده، فرصت مناسبی برای تأمین انرژی خود بدست آورد. با توجه به اینکه

 


 

2- فارغ‌التحصیل مرکز مطالعات آفریقا و شرق‌شناسی انگلیس و کارشناس مسائل استراتژیک و انرژی.

 

3- کارشناس ارشد روابط بین‌الملل و کارشناس ارشد مؤسسه تحقیقات و پژوهشهای سیاسی- علمی ندا.

ایران مناسب‌ترین مسیر برای انتقال منابع انرژی به بازارهای بین‌المللی است، اسراییل و سازمانهای صهیونیستی تلاش کردند تا مقامات آمریکا و رهبران برخی از جمهوری‌های استقلال یافته از جمله جمهوری آذربایجان را به تغییر مسیر انتقال این منابع ترغیب کنند. در این دوره، ترکیه نیز که به دلایل متعدد به آسیای میانه‌روی آورده بود، در ائتلاف آمریکا، اسراییل و آذربایجان قرار گرفت. لازم به یادآوری است که انرژی تنها عامل ایجاد ائتلاف مذکور نبوده بلکه عوامل متعدد دیگری در این رابطه نقش داشته‌اند.

نویسنده این مقاله، اگرچه درباره اهمیت انرژی در این ائتلاف بسیار اغراق کرده اما با توجه به اینکه از این منظر به ائتلاف مذکور نگریسته، می‌تواند اطلاعات مناسبی را در اختیار تحلیلگران و سیاستگذاران قرار دهد. طبیعی است که انتخاب چنین متونی برای ترجمه، به معنای تأیید    محتوای تحلیل آن از سوی فصلنامه مطالعات فلسطین نبوده و هدف از چاپ آن صرفاً،           برای آگاهی بیشتر کارشناسان ایرانی با دیدگاههای تحلیلگران و مقامات رژیم‌صهیونیستی      است.

 

واژگان کلیدی: امنیت، انرژی، جمهوری آذربایجان، اسراییل، ترکیه

ادامه مطلب ...

نگاهی به رفتار ضدحقوق بشری‌اسراییل در لبنان و بلندیهای جولان

 جهانی شدن مفهوم حقوق بشر طی سالیان اخیر توام با محکومیتهای پی‌درپی و بین‌المللی ناقضان حقوق بشر، دولتهای جهان را به طور اعم و رژیم صهیونیستی را به طور اخص با چالشهای نوینی در عرصه بین‌الملل مواجه ساخته است. به بیان دیگر، جدیت نهادهای بین‌المللی مدافع حقوق بشر نظیر شورا، دیدبان و کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل در پیگیری موارد نقض حقوق‌بشر در سراسر جهان از یک سو و اشتیاق روزافزون سازمانهای غیردولتی به مقوله حقوق بشر از سوی دیگر، رژیم‌صهیونیستی را که پیشتر بواسطه تصرف غیرقانونی یک سرزمین و سلب حقوق اولیه فلسطینیان تنها در افکار عمومی جهان مورد محکومیت قرار می‌گرفت، اکنون در وضعیتی قرار داده است که چه در داخل و چه در خارج با مخالفت روزافزونی از جانب گروههای مدافع حقوق‌بشر روبه‌روست.    پس از تهاجم وحشیانه نظامیان رژیم‌صهیونیستی به نوارغزه، گروههای مدافع حقوق بشر در کشورهای مختلف تعقیب قضایی نظامیان این رژیم را آغاز کرده‌اند.

اعمال سیاست‌های نژادپرستانه علیه اقلیت عرب ساکن اراضی اشغالی1948، بی‌توجهی به مفاد کنوانسیون چهارم ژنو و نقض قوانین بین‌المللی جنگ در کنار پدیده‌های نوینی چون قاچاق انسان تنها بخشی از رفتار ضدحقوق بشری رژیم‌صهیونیستی در منطقه است که می‌توان شواهدی از آن را در گزارشات و قطعنامه‌های صادر شده از سوی مجامع بین‌المللی مشاهده کرد. از این رو، با توجه به کثرت موارد نقض حقوق بشر توسط رژیم‌صهیونیستی، گزارش حاضر می‌کوشد با تکیه بر اسناد و قطعنامه‌های بین‌المللی، رفتار ضدحقوق بشری این رژیم را در قبال شهروندان سوری ولبنانی مورد بررسی قرار دهد.

ادامه مطلب ...

هدنه چیست؟

 یکی از اصطلاحاتی که طی سالهای اخیر در منازعه میان گروههای مبارز فلسطینی از جمله حماس با رژیم‌صهیونیستی رایج شده، هدنه (Hudna) است. اگرچه این اصطلاح در متون فقه اسلامی دارای سابقه‌ای بسیار طولانی است اما فراگیر شدن اصطلاحات حقوق بین‌الملل عمومی بویژه در قرن بیستم باعث ناآشنایی با مفاهیمی چون هدنه شده است.

هدنه‌ای که حماس از آن در مناسبات خود با رژیم صهیونیستی استفاده می‌کند، به چه معنایی است؟ چه تفاوتها و تشابهاتی میان هدنه با آتش‌بس، ترک مخاصمه، متارکه و صلح وجود دارد؟ کارشناسان اسراییلی و غربی برای درک مفهوم تاریخی، مذهبی، سیاسی و نظامی
هدنه تلاشهای فراوانی کرده‌اند. برای مثال
دنیس مک اوین (Denis Mac Eoin)
در مقاله‌ای در «فصلنامه خاورمیانه»
(The Middlle East Quarterly) پس از ابراز نگرانی از رایج شدن این مفهوم فقهی‌ اسلامی در ادبیات ژورنالیستی بین‌المللی و استفاده نکردن اصحاب رسانه‌ها و تحلیلگران، از مفاهیم عبری از جمله Hafskat Esh
به‌جای آتش‌بس، ریشه‌های اصطلاح هدنه مورد استفاده حماس را از تاریخ اسلام استخراج کرده است.(1)

به تعبیر دیگر، کارشناسان اسراییلی و غربی با هدف شناخت استراتژیها و تاکتیکهای حماس، برای درک فرهنگ استراتژیک گروههای مبارز فلسطینی اهتمام فراوانی ورزیده‌اند. طبیعی است که پژوهشهای آنها دارای جهت‌گیری‌های خاصی بوده که نتایج آن برای کارشناسان جهان اسلام و بویژه ایران قابل پذیرش نخواهد بود.

با توجه به مقدمه مذکور و نیز ارتباط این موضوع با جنگ 22 روزه نوارغزه، در این نوشتار تلاش می‌شود اطلاعات مختصری درباره مفهوم هدنه، تفاوت و تشابه آن با اصطلاحات مشابه در حقوق بین‌الملل عمومی و حقوق جنگ و نیز فقه اسلامی بیان شود و سپس به دلایل استفاده حماس از اصطلاح هدنه و نیز پیامدهای آن در عرصه سیاسی- نظامی منازعه فلسطین پرداخته می‌شود.

ادامه مطلب ...

یک سال در حصار

  پس از پیروزی حماس در انتخابات شورای قانونگذاری فلسطین در ژانویه 2006 و به هم خوردن معادلات قدرت در اراضی فلسطینی، این مناطق شاهد تحولات بسیاری شد. از یک سو جنبش فتح که از دیرباز صحنة سیاسی فلسطین را تحت تسلط خود داشته و می‌کوشید برای تأمین امنیت اسراییل به مبارزه با جریان مقاومت بپردازد، ناگهان ملاحظه کرد صاحبان اسلحة غیرقانونی دیروز و دشمنان سابق، از مشروعیت قابل استنادی در عرصة عمومی و مردمی برخوردار شده‌اند. لذا به دنبال فرصتی برای تضعیف و حذف این رقیب نوظهور سیاسی برآمد. از سوی دیگر این پیروزی باعث شد که رژیم‌صهیونیستی و آمریکا، سیاست‌های تازه‌ای در برابر حماس اتخاذ کنند چرا که حماس از به رسمیت شناختن رژیم‌صهیونیستی امتناع می‌کند. آنان در همین راستا، از رقابت فتح و حماس به عنوان اهرمی جهت پیشبرد اهداف خود استفاده کردند. در پی این موضوع نزاعهای سیاسی این 2 جنبش بار دیگر به صحنة برخورد نظامی کشیده شد به طوری که طی خرداد ماه 86، درگیری‌ها در اراضی فلسطینی به ویژه نوارغزه به اوج خود رسید و نهایتاً در همان ماه جنبش حماس، پایگاههای سرویس‌های امنیتی تشکیلات خودگردان در نوارغزه را به تصرف خود درآورد. همین مسئله باعث تغییر جهت‌گیری‌های سیاسی و متعاقب آن بروز پیامدهایی بر منطقه شد. در این گزارش سعی شده است روند محاصرة نوارغزه که مهمترین پیامد سیطره حماس بر نوارغزه محسوب می‌شود و نیز ابعاد مختلف آن طی یک سال گذشته مورد بررسی قرار گیرد. ادامه مطلب ...